ایران چکامه

سروده های ملی و میهنی

ایران چکامه

سروده های ملی و میهنی

توران شهریاری: مهر و آیین میترا

ای مهر، ای نام دلارام و دل انگیز

آیینه ی سیمای رازآلود پاییز 

 

از ایزدان پاک درگاه خدایی

پیمان نگهدار نژاد آریایی 

 

نور و فروغ جاودان در سینه داری

در سینه ی خود پرتوی دیرینه‌ داری 

 

گردونه‌ ی خورشید را بر عرش راندی

در آسمان ها مرکب خود را دواندی 

 

تابانده ای هر جا فروغ زندگانی

از توست نور و روشنی و شادمانی 

 

گسترده‌ای مهر و وفا  و راستی را

کندی ز بُن بیخ دروغ و کاستی را 

 

پیمان شکن را رانی از خود، خوار سازی

روز چنین کس را سیاه و تار سازی 

 

نام تو شد چشم و چراغ روزگاران

پاییز از یُمن تو شد همچون بهاران 

 

ای مهر، مهرانگیز و شادی آفرینی

در گیتی خاکی همیشه برترینی 

 

در باستان، آن روزگاران بسی دیر

آیین میترا شد به فرمانت جهان گیر 

 

آن روزها بر ایزدان سرور تو بودی

با فرّ فرمندت جهان گستر تو بودی 

 

دست هنر بر سنگ ها نقش تو را کند

دل های عاشق را خداوند از تو آکند 

 

از خاوران تا باختر حُکمت روان بود

نامت بلند و بخت بیدارت جوان بود 

 

امروز هم مهرابه‌هایت باز برجاست

فرّ و شکوه رفته‌ات از آن هویداست 

 

با چشم دل بس راز را در آن توان دید

در آن توان مهر و فروغی جاودان دید 

 

دیر مغان یادآور نام تو باشد

جام جهان بین مظهر جام تو باشد 

 

در مهر ماه و مهر روز گیتی افروز

با یاری ات شد کاوه بر ضحاک پیروز 

 

زان پس فریدون شد خدیو پیشدادی

تاریکی و غم رفت و آمد شور و شادی 

 

پاینده بادا مهرگان جاودانت

فرخنده باد ای مهر، جشن مهرگانت